شریعتی: نقاد سنت، قدرت، مدرنیته »»» تقی رحمانی


شریعتی: نقاد سنت، قدرت، مدرنیته

تقی رحمانی؛ تهران، نشر صمدیه؛ 1384.

 

تقی رحمانی؛ تهران، نشر صمدیه؛ چاپ اول 1384؛ 193 صفحه رقعی.

 

از آن جایی که نویسنده نحله روشنفکران دینی را بومی‌تر از دیگر نحله‌های روشنفکری ایرانی می‌داند، شریعتی را به عنوان یکی از روشنفکران شاخص این نحله معرفی کرده که هر اندیشمند و پژوهشگر منتقد معاصر ناچار به شناخت آراء و منش وی است. از این رو شناخت و نقد و بررسی آرای وی را در مورد سنت، قدرت و مدرنیته امری ضروری دانسته است.

نویسنده معتقد است که برخی از آثار شریعتی توان آن را دارند که با گذشت قرن‌ها در ردیف منابع فرهنگی – ادبی قرار گیرند و نیز برخی از آثار اجتماعی – مذهبی او بعد از سال‌ها در ردیف بخشی از آثار کلاسیک تاریخی قرار گیرند. با این وجود بسیاری از آثار شریعتی مطالب و مسائل به روز جامعه هستند.

شریعتی، آزادی، انسان و دموکراسی  »»»  امیرعباس سعیدی‌پور


شریعتی، آزادی، انسان و دموکراسی

امیرعباس سعیدی‌پور؛ تهران، نشر پردیس؛ چاپ اول 1383.

 

امیرعباس سعیدی‌پور؛ تهران، نشر پردیس؛ چاپ اول 1383؛ 370 صفحه رقعی.



نویسنده اذعان می‌دارد که در این نوشتار مبحث سیاسی به منظور پرداختن به زیرساختها و کلیات فکری فلسفی و اعتقادی در یک مکتب مورد توجه قرار گرفته است. وی معتقد است که با تبیین و تفسیر کلیات یک مکتب یا نظام فکری با فلسفه سیاسی می‌توان به مباحث خرد آن پرداخت و الگو و رهنمودهای رفتاری عملکردهای سیاسی اجتماعی را استنباط کرد. در نتیجه در این نوشتار به طرح این موضوع می پردازد.

باب فلسفه سیاسی اسلام را در قلمرو اسلام‌شناسی شریعتی می‌جوید پس از آن در «جامعه‌شناسی سیاسی امت و امامت» و «شیعه یک حزب تمام» و نیز «خودسازی انقلابی» و در نوشته‌های دیگر همچون وصایت و شوری طرح کلی و اولیه فلسفه سیاسی اسلام را می‌یابد.

او می‌کوشد که از این طریق به طرح مسائل بسیاری که در قلمرو بحث اسلامی مطرح‌اند بپردازد. مسائلی همچون توحید، آزادی، حدود و حکمت آن، برابری انسانی و ریشه و تبیین آن، برادری، هدایت و امت و ....

کتاب شامل سه بخش است بخش اول خود شاملِ مدخل، در انگیزه تألیف و طرح فلسفه سیاسی است.

بخش دوم شامل ده فصل به ترتیب ریشه‌ها و زمینه‌ها؛ توضیحی بر علوم سیاسی و فلسفه سیاسی؛ نوشته‌های اولیه؛ مذهب چیست؛ انسان در اندیشه شریعتی؛ ایدئولوژی و انسان؛ مسأله برابری؛ مسأله آزادی؛ انسان‌شناسی شریعتی؛ نگرشی بر نوشته‌های پس از زندان، حاصل سخن.

بخش سوم (پیوست‌ها) شامل است بر: قلمرو؛ وصایت و شوری؛ علی چه می‌خواست؛ مردم و خدا، گفتاری در (مردان حقیر در سیاست)؛ اساس و حقیقت سلطنت (در انقلاب مشروطیت).

کتاب موبایل های دکتر شریعتی با قابلیت ساپورت گوشی های  لمسی در 2 نسخه جاوا و اندروید

برای دانلود روی اشکال زیر کلیک کنید


چطور شریعتی شریعتی می‌شود؟



نوشته میترا خدا مراد

آنچه می‌نویسم از منظر یک اندیشمند و صاحب نظر نمی‌باشد، بلکه فقط از نگاه یک دوست‌دار دکتر علی شریعتی می‌باشد، دوست‌دار فکرش، قلمش، صراحت کلامش. و آنچه به نگارش در می‌آورم البته اگر عقل و احساسات به قلمم یاری دھند فقط از سر ارادت است و نه ھیچ چیز دیگر. در آغاز قصد دارم یکی از عادت‌ھای رفتاری جامعه ایرانی را به نقد بگذارم و آن اینکه عادت داریم بعضی افراد را بیشتر از آنچه ھستند و حتی شاید ھم نیستند بزرگ جلوه دھیم، اما این بزرگنمایی که راجع به بعضی شخصیت‌ھا رخ می‌دھد یک تاریخ اعتباری دارد و این اعتبار زمانی به سر می‌آید که دیگر شخص مورد نظر بر وفق مراد ما سخن نمی‌گوید یا عمل نمی‌کند یا قلم نمی‌زند، حال وقت آن می‌رسد که عزم را جزم نموده تا آن شخصیت را زیر پا لگدمال و از آن عزت به ذلت برسانیم و این روند از گذشته تا به امروز بوده و تا به فردا نیز ادامه خواھد داشت. 

برای مشاهده کامل به ادامه مطلب رجوع شود


ادامه نوشته

در زندان و حسینیه‌ی ارشاد

از خاطراتِ قربانعلی حسین‌نژاد، شاگرد و هم‌سلولی شریعتی.

 

 خبرگزاری فارس: از فساد اخلاقی رجوی تا همکاری با ارتش آمریکا

 

به قلم: قربانعلی حسین‌نژاد شاگرد و هم‌سلولی شادروان دکتر شریعتی

 

یادش به خیر شادروان دکتر علی شریعتی استاد والاقدر سالیان جوانی و دانشجویی‌ام، سه ماه و نیم پاییز سال 52 بعد از پایان بازجویی‌هایم در سلول‌های مختلف زندان کمیته هم‌سلول بودیم بعد که ما را به زندان قصر منتقل کردند دکتر همچنان در سلول ماند و هیچ‌وقت زندان عمومی نیاوردندش تا اینکه او را یک سال و نیم در سلول انفرادی بدون هیچ هواخوری نگه داشتند. ماه رمضان بود از آنجا که به‌شدت سیگاری بود سختی چند برابر را تحمل می‌کرد سیگار به دست در سلول قدم می‌زد از نگهبان می‌پرسید سرکار افطار شده؟ همین که می‌گفت اذان شد سیگار را از سوراخ در سلول به بیرون می‌گرفت تا نگهبان روشن کند و با سیگار افطار می‌کرد وقتی هم می‌خواست نماز بخواند به من می‌گفت تو هر چندی یک بار به این سیگار پکی بزن تا خاموش نشود من که سیگاری نبودم ولی خواهش استاد آن هم در سختی زندان را به بهای و به شکر همنشینی با استادی که یک سال بود بعد از تعطیلی حسینیه‌ی ارشاد آرزوی دیدارش را ولو لحظه‌ای داشتم می‌پذیرفتم چون می‌دانستیم که اگر سیگار خاموش شود دیگر صدا کردن نگهبان که بیاید آن سوی در سلول دوباره کبریت بزند مکافاتی بود.

برای مشاهده کامل به ادامه مطلب رجوع شود

ادامه نوشته