ترجمه کتاب «زندگی سیاسی علی شریعتی» به زبان عربی «علی شریعتی سیرة السیاسیة» ۱۳۹۵

photo_2016-08-13_10-53-29

علی شریعتی سیرة السیاسیة

 مترجم:احمد حسن المعین

عراق ، انتشارات العربی ، چاپ اول 1395.

ترجمه  کتاب «مسلمانی در جستجوی ناکجا آباد (زندگی نامه سیاسی دکتر شریعتی ) » نوشته علی رهنما برای نخستین بار با عنوان «علی شریعتی سیرة السیاسیة» به زبان عربی توسط احمد حسن المعین به کمک انتشارات «العربی» در عراق به چاپ رسید و در دنیای عرب انتشار یافت.
ترجمه آثار شریعتی به زبان عربی از زمان مرگ شریعتی آغاز شده بود(۱۳۵۶ آثاری همچون شهادت، حسین وارث آدم، حج و…) در دهه شصت ترجمه عربی این آثار  از سوی ناشرین لبنانی ، عمدتا معطوف به ترجمه آثار اجتماعی و اسلامی شریعتی بود(بازگشت به خویش،اسلام شناسی، حرّ، خودسازی انقلابی  و…). در ده سال اخیر این ترجمه ها عمدتا از سوی انتشارات الامیر در لبنان انجام شده  و عناوین بیشتری را به خود اختصاص داده است.  آثاری همچون مذهب علیه مذهب، خودآگاهی و استحمار، پدر مادر ما متهمیم و…که نگاه انتقادی به وضعیت و موقعیت مذهب در این جوامع دارند در این ترجمه‌های جدید به چشم می خورد.استقبال وسیع جهان عرب (سنی- شیعی) بر تعداد ناشرین و مترجمان آثار شریعتی افزوده است .امروزه می‌توان گفت که تقریبا هشتاد در صد آثار شریعتی به عربی ترجمه شده است. عراق یکی از مراکز اصلی پخش آثار شریعتی طی این سالها بوده و اندک اندک ناشرین عراقی نیز در پروژه ترجمه و نشر اثار شریعتی  مشارکت فعالتری پیدا کرده اند. ترجمه اخیر « زندگی نامه سیاسی دکتر شریعتی» ازسوی انتشارات العربی گواه این مدعاست .در آینده‌ای نزدیک شاهد چاپ کتابهای  کویر و گفتگوهای تنهایی  نیز به زبان عربی در عراق خواهیم بود .
(شایان ذکر است که چاپ و نشر ترجمه آثار دکتر شریعتی در هر کشور و به هر زبانی باید با موافقت خانواده و هماهنگی بنیاد فرهنگی دکتر شریعتی صورت بگیرد.)

 

ترجمه «طرحی از یک زندگی»،تالیف پوران شریعت رضوی به زبان ترکی استانبولی ۱۳۹۵

 

 

 ترجمه «طرحی از یک زندگی»تالیف

پوران شریعت رضوی به زبان ترکی استانبولی

ناشر: اولاک «ulak»

www.dogukitabevi.com

نشر کتاب «برسد به دست پوران عزیزم …» (۱۳۳۸،۱۳۳۹) ؛چاپ اول ۱۳۹۴

 

برسد به دست پوران عزیزم …

بیست و نه نامه منتشر نشده دکتر علی شریعتی برای همسرش از پاریس

ادامه نوشته

اسناد ساواک دهه50

ساواک علیه حسینیه ارشاد

دستور ساواک به جلوگیری از ایراد سخنرانی شریعتی در حسینیه ارشاد، آذرماه1351

http://drshariati.org/wp-content/uploads/2015/05/269-92-1389-7-7-13-23-57-7B67.jpg

ادامه نوشته

اسناد ساواک دهه40

گزارش ساواک درباره‌ی احتمال حمل اعلامیه توسط شریعتی
از کتابِ شریعتی به روایت اسناد ساواک. تاریخ گزارش: خرداد ۱۳۴۱.

ادامه نوشته

درباره‌ی هجرت شریعتی

درباره‌ی هجرت شریعتی

در مورد هجرتِ شریعتی در سال پایانیِ عمرش (1356) به اروپا و مرگِ مشکوکش سؤال‌های فراوانی در جامعه وجود دارد. با ارجاع به چندین سند سعی کرده‌ایم تا حدی این ابهامات را برطرف کنیم.

پوران شریعت‌رضوی همسر علی شریعتی در کتاب «طرحی از یک زندگی» مقدمات سفر همسرش را اینچنین شرح می‌دهد:‌

«پرونده‌های علی در ساواک تحت عنوان علی شریعتی و یا علی شریعتی مزینانی طبقه‌بندی شده است. حتی مدارک تحصیلی علی در ایران و فرانسه احکام اداری‌اش در وزارت فرهنگ خراسان و دانشگاه فردوسی مشهد همه به نام علی شریعتی یا علی شریعتی مزینانی صادر شده است. در حالی که نام خانوادگی علی طبق شناسنامه مزینانی بود و نه شریعتی و یا شریعتی مزینانی. ضمن اینکه پاسپورت قبلی علی نیز به نام مزینانی یعنی نام خانوادگی واقعی علی صادر شده بود. قرار بر این شد که علی به من برای اخذ گذرنامه خودم رضایت‌نامه و برای بچه‌ها وکالت بدهد اما پیش از آن برای گذرنامه خودش اقدام کند تا مشخص شود که موفق به دریافت آن می‌شود یا نه. تصمیم گرفتیم که کلیه اقدامات اداری برای درخواست گذرنامه علی به عهده من باشد و او به هیچ‌وجه به اداره مذکور مراجعه نکند زیرا امکان داشت کسی او را بشناسد. در آن زمان یکی از شرایط اخذ گذرنامه برای افراد بازنشسته وجود یک ضامن معتبر بود یعنی یک کارمند شاغل می‌بایستی ضمانت فرد بازنشسته را به عهده می‌گرفت که طرف موظف به بازگشت به کشورش باشد. بنابراین من چون کارمند شاغل آموزش و پرورش بودم طبق قانون می‌توانستم ضمانت همسرم را بر عهده گیرم. ابتدا از آموزش و پرورش منطقه سیزده تهران تاییدیه گرفتم که شاغل هستم بعد با علی به کلانتری منطقه محل کارم رفتیم خوشبختانه ضمانت مرا پذیرفتند. سپس سایر مدارک لازم را تهیه کردم و به اداره گذرنامه رفتم. در آنجا به بخش حرف میم مراجعه کردم. با اکراه مدارک را از من گرفتند زیرا خود درخواست‌کننده بایست مدارکش را تسلیم می‌کرد ولی در ان ایام به طور کلی برای گرفتن مدارک زیاد سختگیری نمی‌کردند. با این همه مامور مربوطه تاکید کرد که برای گرفتن پاسپورت خود شخص بایست مراجعه کند. چهارشنبه بعد به اداره گذرنامه رفتم و شناسنامه خودم و احسان را هم همراه بردم و به مامور مربوطه گفتم چون همسرم مریض است لطفا پاسپورت او را به من بدهید. ابتدا مقاومت کرد و من با اصرار و خواهش که همسرم بیمار است و ناتوان و…. با نشان دادن شناسنامه‌ها و آوردن دلیل و برهان و غیره توانستم پاسپورت علی را بگیرم. با هم برای خرید بلیط به شرکت هواپیمایی سابنا رفتیم و برای روز 26 اردیبهشت یعنی 4 روز بعد به مقصد بلژیک بلیط گرفتیم.»

816-930-1392-3-13-11-10-43-BDDF816-928-1392-3-13-14-37-57-3418

ادامه نوشته

شریعتی و ساواک »»» اثر رضا علیجانی

مروری تحلیلی بر سه جلد اسناد ساواک درباره دکتر شریعتی 

اثر رضا علیجانی. تهران. نشر کویر. چاپ اول 1382. 336 صفحه رقعی.



کتاب شریعتی و ساواک تحلیلی است بر سه جلد اسناد ساواک که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی به چاپ رسیده است. این کتاب می‌کوشد با نزدیک شدن به شخصیت و منش فردی شریعتی (آنچنان که خود معتقد بود) از طریق آنچه در زندان و سلول انفرادی بر شریعتی گذشته به شناخت کاراکتر و منش و شخصیت وی آشنا شده و از طریق اسناد به برخی نظریات سیاسی و استراتژیک و راهبردی وی دست یابد.

کتاب شامل چهار بخش است: بخش اول به چگونگی بررسی اسناد می‌پردازد. بخش دوم: تحلیلی کلی است بر سه جلد اسناد چاپ شده توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی. بخش سوم: ارزیابی پنج الگوی تحلیلی به منظور دستیابی به کارایی و کارامدی تحلیلی آنها جهت توضیح و تبیین مجموعه اسناد. بخش چهارم: خلاصه‌ای از پرسش و پاسخ‌های حضوری است که در کلاس‌هایی با نام شریعتی‌شناسی در دفتر پژوهش‌های دکتر علی شریعتی برگزار می‌گردید .

درباره‌ی هجرت شریعتی (مرگ یا شهادت؟)

درباره‌ی هجرت شریعتی

در مورد هجرتِ شریعتی در سال پایانیِ عمرش (1356) به اروپا و مرگِ مشکوکش سؤال‌های فراوانی در جامعه وجود دارد. با ارجاع به چندین سند سعی کرده‌ایم تا حدی این ابهامات را برطرف کنیم.

 

پوران شریعت‌رضوی همسر علی شریعتی در کتاب «طرحی از یک زندگی» مقدمات سفر همسرش را اینچنین شرح می‌دهد:‌

«پرونده‌های علی در ساواک تحت عنوان علی شریعتی و یا علی شریعتی مزینانی طبقه‌بندی شده است. حتی مدارک تحصیلی علی در ایران و فرانسه احکام اداری‌اش در وزارت فرهنگ خراسان و دانشگاه فردوسی مشهد همه به نام علی شریعتی یا علی شریعتی مزینانی صادر شده است. در حالی که نام خانوادگی علی طبق شناسنامه مزینانی بود و نه شریعتی و یا شریعتی مزینانی. ضمن اینکه پاسپورت قبلی علی نیز به نام مزینانی یعنی نام خانوادگی واقعی علی صادر شده بود. قرار بر این شد که علی به من برای اخذ گذرنامه خودم رضایت‌نامه و برای بچه‌ها وکالت بدهد اما پیش از آن برای گذرنامه خودش اقدام کند تا مشخص شود که موفق به دریافت آن می‌شود یا نه. تصمیم گرفتیم که کلیه اقدامات اداری برای درخواست گذرنامه علی به عهده من باشد و او به هیچ‌وجه به اداره مذکور مراجعه نکند زیرا امکان داشت کسی او را بشناسد. در آن زمان یکی از شرایط اخذ گذرنامه برای افراد بازنشسته وجود یک ضامن معتبر بود یعنی یک کارمند شاغل می‌بایستی ضمانت فرد بازنشسته را به عهده می‌گرفت که طرف موظف به بازگشت به کشورش باشد. بنابراین من چون کارمند شاغل آموزش و پرورش بودم طبق قانون می‌توانستم ضمانت همسرم را بر عهده گیرم. ابتدا از آموزش و پرورش منطقه سیزده تهران تاییدیه گرفتم که شاغل هستم بعد با علی به کلانتری منطقه محل کارم رفتیم خوشبختانه ضمانت مرا پذیرفتند. سپس سایر مدارک لازم را تهیه کردم و به اداره گذرنامه رفتم. در آنجا به بخش حرف میم مراجعه کردم. با اکراه مدارک را از من گرفتند زیرا خود درخواست‌کننده بایست مدارکش را تسلیم می‌کرد ولی در ان ایام به طور کلی برای گرفتن مدارک زیاد سختگیری نمی‌کردند. با این همه مامور مربوطه تاکید کرد که برای گرفتن پاسپورت خود شخص بایست مراجعه کند. چهارشنبه بعد به اداره گذرنامه رفتم و شناسنامه خودم و احسان را هم همراه بردم و به مامور مربوطه گفتم چون همسرم مریض است لطفا پاسپورت او را به من بدهید. ابتدا مقاومت کرد و من با اصرار و خواهش که همسرم بیمار است و ناتوان و.... با نشان دادن شناسنامه‌ها و آوردن دلیل و برهان و غیره توانستم پاسپورت علی را بگیرم. با هم برای خرید بلیط به شرکت هواپیمایی سابنا رفتیم و برای روز 26 اردیبهشت یعنی 4 روز بعد به مقصد بلژیک بلیط گرفتیم.»

 

 


صبح 26 اردیبهشت 1356 شریعتی به همراه دو دوست آقای عبدالله رادنیا و همسرش به فرودگاه مهرآباد رفت.


شریعتی در نامه‌ای که از بروکسل برای پسرش احسان (که آن زمان مقیم آمریکا بوده است) دلایل سفرش به بروکسل را اینچنین توضیح می‌دهد: «من فعلاً به بلژیک آمده‌ام به دو دلیل؛ یکی اینکه ویزا نمی‌خواست و دیگر اینکه کمی از خط سیر عمومی پرت بود و دور از چشم». (با مخاطب‌های آشنا)


بعد از اقامتی دو روزه در بلژیک شریعتی عازم انگلستان و شهر ساتامپتون می‌شود و در خانه پسردایی همسرش ساکن می‌شود.

خبر خروج شریعتی کم‌کم در سطح شهر پخش می‌شود و واکنش‌های ساواک آغاز می‌شود. از آغاز ماه خرداد تا بیستم خرداد ساواک هنوز از خروج شریعتی مطمئن نیست. از این تاریخ به بعد خروج او برای ساواک قطعی می‌شود و همسر شریعتی ممنوع‌الخروج می‌شود. اسناد ساواک این سردرگمی را از روزهای پایانی اردیبهشت تا 18-17 خرداد به صراحت نشان می‌دهد. اسناد همچنین نشان می‌دهد که تصور ساواک این است که شریعتی با نام جعلی محمدعلی مزینانی از ایران خارج شده.

 

از تاریخ 18-17 نام‌های سارا شریعتی مزینانی، احسان شریعتی مزینانی و پوران (بی‌بی‌فاطمه) شریعت‌رضوی را ممنوع‌الخروج اعلام می‌کند. مشخص است که باز هم نمی‌داند که فرزندان شریعتی همچون پدرشان پیشوند شریعتی را در شناسنامه ندارند و اگر قرار بر ممنوع‌الخروجی است باید با نام مزینانی ممنوع‌الخروج شوند. بر همین اساس است که فرزندان شریعتی (سوسن و سارا) علی‌رغم این حکم در تاریخ 28 خرداد از ایران خارج می‌شوند. حتی معلوم است که مامورین اطلاع ندارند که احسان شریعتی یکسال پیش ایران را ترک کرده و مقیم آمریکا است.


مرگ شریعتی، 29 خرداد 56


دو فرزند شریعتی، سوسن و سارا شریعتی با نام مزینانی، علی‌رغم ممنوع‌الخروج بودن (به نام شریعتی مزینانی) در تاریخ 28 خرداد 1356 از ایران خارج می‌شوند و به پدرشان که در فرودگاه لندن منتظرشان است می‌پیوندند. پوران شریعت‌رضوی در فرودگاه تهران متوجه می‌شود که ممنوع‌الخروج است و به خانه برمی‌گردد. فرزندان همراه با پدرشان در خانه‌ای اجاره‌ای در ساتامپتون می‌روند و صبح فردای همان روز شریعتی را در آستانه در افتاده بر زمین می‌بینند.

 

(عکس: خانه‌ای که شریعتی در آن لحظات پایانی عمرش را گذرانده است.)

 

به دنبال این مرگ نابهنگام در آستانه‌ی 44سالگی و فردای رسیدن فرزندان او شایعات و شبهات زیادی را پیرامون مرگ شریعتی موجب شد. گواهینامه پزشک قانونی دال بر سکته قلبی است.

 

(عکس: گواهی فوت علی شریعتی)


 

(عکس: خبر درگذشتِ شریعتی در روزنامه‌ی کیهان)

 

مطبوعات ایران خبر مرگ شریعتی را اعلام می‌کنند و از او تحت نام متفکر مسلمان نام می‌برند و یاد او را گرامی می‌دارند در همان حال که بنا بر اسناد ساواک تلاش دارد از طریق دیپلماتیک جسد شریعتی را به تهران متقل کند. بر همین اساس پوران شریعت‌رضوی را که تا آن تاریخ ممنوع‌الخروج بوده است از ممنوعیت سفر خارج می‌کند تا تدارک بازگشت شریعتی را به ایران ببیند و طی مراسمی باشکوه به خاکسپاری شریعتی وجهی دولتی دهد.

 

پیش از رفتن پوران شریعت‌رضوی به لندن احسان شریعتی که در آن زمان در آمریکا به سر می‌برده است به انگلستان می‌آید و به عنوان فرزند ارشد مانع می‌شود. در تاریخ خرداد 56 احسان هنوز هجده ساله نشده (در شهریور هجده ساله می‌شده) از این رو دوستان مجبور به دستکاری در پاسپورت او می‌شوند.

 

 

تکاپوی دولت شاهنشاهی برای  انتقال جسد به تهران و برگزاری مراسمی «آبرومندانه» به قصد خنثی کردن التهابی که خبر مرگ زودهنگام شریعتی در محافل دانشجویی و در سطح دانشگاهها، بازار، حوزه و... ایجاد کرده بود، اپوزیسیون ایرانی در خارج از کشور را بر آن داشت که مانع از انتقال جسد به تهران شوند. انتقال جسد شریعتی به سوریه به کمک و همیاری امام موسی صدر ممکن گردید.

اسناد ساواک نشان می دهد که  برای خاکسپاری شریعتی - به رسم امانت - در زینبیه دمشق، کارشکنی‌های بسیاری از سوی سفارت ایران در سوریه صورت می‌گرفته است اما امام موسی صدر با تمهیداتی موفق می‌شود این مراسم را به سرانجام برساند. هنگامی‌که مسئول قبرستان زینبیه در دمشق مورد مؤاخذه مقامات قرار می‌گیرد که چرا مجوز دفن یک شخصیت مخالف دولت ایران را داده است از شخصیت به خاک سپرده ابراز بی‌اطلاعی می‌کند و اینکه به او گفته شده که او یک ایرانی شیعه بوده که در غربت فوت شده است.


 

 

 

(عکس‌ها: مراسم تشییع پیکر شریعتی در لندن، 30 خرداد 1356)
 
انعکاس مرگ شریعتی در ایران ابعاد گسترده‌ای پیدا کرد و بسیاری از مراکز دانشگاهی، محافل سیاسی  و فرهنگی  را در سراسر کشور ملتهب ساخت. به عنوان نمونه (بر اساس اسناد ساواک) تجمع‌هایی در مسجد ارگ تهران و دانشگاه تهران برگزار شد. چند نمونه از اسناد در ادامه می‌آید.

 
 
پی‌نوشت:
مرگِ شهادت‌گونه یا قتل مرگ‌گونه؟
- توضیح احسان شریعتی: عکسِ گواهیِ فوتِ ٫پزشکی قانونی٬ شهرِ ساتهمپتونِ انگلیس، که از سوی اینجانب فقط برای تحویل گرفتن جسد امضاء شده است، گزارشی است اداری (سطحی و سرپایی)، متناقض و غیرقابل‌استناد. در این سند سه علت ظاهری محتمل (بدون آنژیو و کالبدشکافی) برای مرگ آورده شده، که با یکدیگر همخوان نیستند.
“- Cause of death : «علتِ مرگ
/ a) Cardiac failure. نارسایی قلبی
b) Myocardial ischaemia. بیماری‌_ایسکمیک_قلب
c) coronary atheroma. تصلب شرائین
Natural Causes. علل طبیعی
Certified by Msg Emanuel Coroner for Southampton after post mortem without inquest.”
تصدیق‌شده توسط وکیل امانوئل، نماینده‌ی ژوری برای ساتهمپتون پس از مرگ بدون بازرسی (آنکت).»
تقاضای بررسی حقوقی (آنکت) از سوی وکیل ما صورت نگرفت زیرا به توصیه وکیل ما پرونده به پلیس و بخش جنایی منتقل می‌شد و جنازه را تحویل خانواده نمی‌دادند، و احتمال استرداد وی به دولت ایران وجود داشت. حال آن که خانواده قصد به امانت سپردن جنازه‌ی دکتر در زینبیه دمشق را داشت (ساواک مامورانی برای تحویل جنازه به لندن فرستاده بود).
دکتر در آستانه‌ی خروج از کشور در بیمارستان مشهد توسط دکتر فرهودی چک آپ کامل و دقیق شده و هیچگونه مشکل قلبی و قبلی نداشت. در سفر روز پیش دکتر از پاریس به لندن، در مرز بازجویی شده بود و کیفش ضبط شده بود که در ایام تشییع بازگردانده شد (در آنزمان به اتباع خارجی که به انگلیس می‌رفتند واکسن‌های ضد بیماری‌های واگیردار نیز تزریق می‌شد). همچنین، آیا دکتر در خانه فوت کرده بوده است (طبق تشخیص «پزشکی قانونی»)، در اینصورت چرا با صندلی چرخ‌دار (ویلچیر) به بیمارستان منتقل شده است؟ بیمارستان ساتهمپتون در پاسخ به استعلام مکتوب ما می‌گوید پرونده چنین شخصی در آرشیو ما موجود نیست! چرا؟ و... انبوهی از پرسش‌ها و تناقضات دیگر.

دعوت به سخنرانی در تهران و تبریز

دعوت به سخنرانی در تهران و تبریز


دعوت به سخنرانی در تهران و تبریز

موافقت رئیس دانشگاه مشهد با سخنرانی‌های شریعتی در حسینیه ارشاد

موافقت رئیس دانشگاه مشهد با سخنرانی‌های شریعتی در حسینیه ارشاد


موافقت رئیس دانشگاه مشهد با سخنرانی‌های شریعتی در حسینیه ارشاد

دعوت به سخنرانی در هنرسرای عالی  بهار ۱۳۵۰.

دعوت به سخنرانی در هنرسرای عالی

بهار ۱۳۵۰.


دعوت به سخنرانی در هنرسرای عالی

دعوت به سخنرانی در دانشگاه صنعتی آریامهر  پائیز ۱۳۵۰.   

دعوت به سخنرانی در دانشگاه صنعتی آریامهر

پائیز ۱۳۵۰.

 دعوت به سخنرانی در دانشگاه صنعتی آریامهر

ممانعت از سخنرانی شریعتی در حسینیه ارشاد  پائیز ۱۳۵۱.   

ممانعت از سخنرانی شریعتی در حسینیه ارشاد

پائیز ۱۳۵۱.

 ممانعت از سخنرانی شریعتی در حسینیه ارشاد

دعوت به سخنرانی در پلی‌تکنیک  «ماشین در اسارت ماشینیسم»، بهار ۱۳۵۰.

دعوت به سخنرانی در پلی‌تکنیک

«ماشین در اسارت ماشینیسم»، بهار ۱۳۵۰.


دعوت به سخنرانی در پلی‌تکنیک

دعوت به سخنرانی در مدرسه‌ی عالی علوم تغذیه

دعوت به سخنرانی در مدرسه‌ی عالی علوم تغذیه


دعوت به سخنرانی در مدرسه‌ی عالی علوم تغذیه

دعوت به سخنرانی در دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران  بهار ۱۳۵۰.

دعوت به سخنرانی در دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران

بهار ۱۳۵۰.

دعوت به سخنرانی در دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران

نامه‌ی مطهری به شریعتی و دعوت برای نوشتنِ مقاله

نامه‌ی مطهری به شریعتی و دعوت برای نوشتنِ مقاله

در سال ۱۳۴۶ مرتضی مطهری برای کتاب «محمد خاتم پیامبران» به تعدادی از اساتید دانشگاه سفارشِ مقاله داد، از جمله به علی شریعتی. تصویرِ دست‌نوشته‌ی نامه ضمیمه شده است.


نامه‌ی مطهری به شریعتی و دعوت برای نوشتنِ مقاله

 

برادر عزیز و دانشمندم جناب آقای دکتر شریعتی
قلب خود شما گواه است که چه اندازه به شما ارادت می‌ورزم و به آینده‌ی شما از نظر روشن کردن نسل جوان به حقایق اسلامی امیدوارم. خداوند امثال شما را فراوان فرماید. انتظار می‌رفت که قبل از مهر سفری به تهران بفرمایید و دوستان و ارادتمندان را دل‌شاد نمائید که متأسفانه این توفیق برای دوستان حاصل نشد. به هر حال ما سعادت، سلامت و موفقیت شما را از خداوند متعال مسئلت داریم. چندی پیش ابوی مکرم حضرت عالی و سرور عزیز ما جناب آقای شریعتی بر حسب تقاضای اینجانب نامه‌ای به حضرت عالی مرقوم داشتند و نوشتند که قرار است به مناسبت چهاردهمین قرن بعثت رسول اکرم (ص) کتابی تألیف شود که از نظر معرفی شخصیت رسول اکرم مفید باشد و تا حد امکان روی آن کار شود. رفقا مجموعاً بیست موضوع برای آن کتاب در نظر گرفتند که البته لیست آن خدمتتان فرستاده خواهد شد.
سه موضوع از آن بیست موضوع مربوط است به تاریخ زندگی آن حضرت از «ولادت تا بعثت» و از «بعثت تا هجرت» و از «هجرت تا وفات». یعنی در سه بخش که بخش اول و دوم را آقای دکتر سیدجعفر شهیدی به عهده گرفتند که البته لیاقت این کار را دارند و بخش سوم را که از دو بخش اول مهم‌تر است برای جنابعالی در نظر گرفتیم و شاید قسمت اصلی کتاب با توجه به نویسندگان مبرز و لایقش همین سه بخش باشد. قهراً بخش سوم مفصل‌تر خواهد بود هرچند که بنا هست که مجموعاً هر بخش از ۳۰، ۴۰ صفحه تجاوز نکند اما به عقیده من، بخش مربوط به حضرتعالی اگر به ۵۰ صفحه هم برسد مانعی ندارد.
...
بنده احتمالاًً تا دو هفته دیگر به مشهد خواهم آمد و پس از یک شب توقف به فریمان خواهم رفت. امیدوارم توفیق زیارت عالی را پیدا کنم. همه دوستان را سلام برسانید.
والسلام و علیکم
مرتضی مطهری، ۴۶/۷/۳۰

شریعتیِ روزنامه‌نگار


شریعتیِ روزنامه‌نگار

دکتر علی شریعتی در دو دهه‌ی 30 و 40 شمسی به صورت پراکنده فعالیتِ روزنامه‌نگاری داشته است.


دکتر علی شریعتی از سال‌های آغازین دهه‌ی 30 (از 19 یا 20 سالگی) فعالیت‌های مطبوعاتی خود را در مشهد آغاز کرد. هنگامی که هنوز دانش‌آموز دانشسرای مشهد بود و زیر سایه‌ی نام پدرش، محمدتقی شریعتی، از مهم‌ترین شخصیت‌های مذهبی و سیاسی شهر بود.



یادداشت‌های شریعتی در روزنامه‌ی خراسان به چاپ می‌رسید؛ یادداشت‌هایی در حوزه‌ی شعر و ادبیات و گهگاه ترجمه. اولین شعرهایش را در همین روزنامه به چاپ رساند. تاریخ تکامل فلسفه و یا مکتب واسطه اسلام را به شکل سلسله مقالاتی برای اولین بار در روزنامه‌ی خراسان به چاپ رساند. با رفتنش به فرانسه فعالیت‌های مطبوعاتی او در روزنامه‌ها اپوزیسیون خارج از کشور ابعاد وسیع‌تر به خود می‌گیرد و سیاسی‌تر می‌شود.


در 5 سال اقامت در فرانسه در روزنامه‌های ایران آزاد (ارگان دانشجویان) و نامه‌ی پارسی (ارگان کنفدراسیون) منظماً قلم می‌زده است. یادداشت‌هایی از جنس سیاست و تاریخ و البته با اسم مستعار شمع.


 

 

پس از بازگشت به ایران شریعتی همچنان در برخی مجلات و جنگ‌ها ادبی و فرهنگی مشهد و تهران حضور دارد. این فعالیت‌ها تا پایان دهه‌ی 40 کمابیش ادامه داشت و با اوج‌گیری فعالیت‌هایش در حسینیه ارشاد به پایان می‌رسد.

 

 


دستنوشته بازگشت به خویش

به این وسیله بخشی از دستنوشته‌های معلم شهید دکتر علی شریعتی بصورت PDF در دسترس دوست‌داران او و محققان گرامی قرار می‌گیرد. در باره این دست‌نوشته‌ها تذکر نکات زیر ضروری است:

1- این نوشته‌ها صرفا برای استفاده غیر مادی و غیرتجاری در اختیار علاقه‌مندان قرار می‌گیرد و هرگونه استفاده مالی و تجاری از آنها ممنوع است.

متاسفانه در سالهای اخیر سودجویی‌های فراوانی از آثار و نام شریعتی صورت گرفته‌ است .پیشتر برخی افراد بصورت غیرقانوی کتابهای او را منتشر می‌کردند. بعدها کتابسازی‌های عجیبی نیز انجام شد. مانند کاری که با تقطیع و جداکردن بخشی از نوشته‌های منتشر شده‌ی شریعتی صورت گرفت و در اقدامی غیراخلاقی منتشر گردید. در این سالها برخی افراد یا نهادها نیز نوارهای سخنرانی شریعتی در کنار مداحی‌هاو مجالس وعظ دیگران، بدون هیچگونه اجازه‌ای از بنیاد و جهت سودجویی منتشر کردند. در سال گذشته اما روندی تازه به این اقدامات اضافه شد و فردی با چاپ و تکثیر برخی از دستنوشته‌های شریعتی که در پایان مجموعه آثار او آمده است بازاری جدید خلق کرد! تاکید می‌کنیم که چنین اقداماتی مورد تایید بنیاد فرهنگی دکتر علی شریعتی نیست و این بنیاد حق پیگیری را برای خود محفوظ می‌داند.

2- در کنار اکثر صفحات دستنوشته‌ها شماره‌گذاریهایی شده است که از طرف شهید ما نیست و در زمان تنظیم مجموعه آثار از طرف دفتر تنظیم آثار صورت گرفته است. البته برخی شماره‌گذاریها نیز توسط خود نویسنده انجام شده است که قابل تشخیص است.

3- از جمله نکات جالب توجه در این دستنوشته‌ها خط خوردگی اندک آنهاست. گویی نویسنده هیچگاه به تغییر یا ویرایش مجدد نوشته‌های خود نیازی احساس نمی‌کرده است.

4- زمان نگارش دستنوشته حاضر به اوایل سال 1355 مربوط است. این دستنوشته در کتاب بازگشت [مجموعه آثار 4] منتشر شده است.ما فقط فصل اول این دستنوشته را در اینجا آورده‌ایم.

بنیاد دکتر علی شریعتی

خرداد 1386

برای دانلود بر روی عکس زیر کلیک کنید فایل pdf



«پشتم به خاک نمی‌رسد»  پاسخ شریعتی به محدود کردنِ فعالیت‌هایش. ۱۳۴۹.   

«پشتم به خاک نمی‌رسد»

پاسخ شریعتی به محدود کردنِ فعالیت‌هایش. ۱۳۴۹.

 بهانه آوردن ساواک و رؤسای دانشگاه برای محدود کردن فعالیت‌های شریعتی در سال ۱۳۴۹ همراه با پاسخ او در ذیلِ نامه. حاشیه‌نویسی از احسان شریعتی است در سال ۱۳۵۸.


«پشتم به خاک نمی‌رسد»

استعفای شریعتی از عضویت در هیأت مدیره‌ی صندوق خیریه‌


استعفای شریعتی از عضویت در هیأت مدیره‌ی صندوق خیریه‌

در اردیبهشت‌ماه ۱۳۵۶، در تدارک برای خروج از کشور، علی شریعتی از عضویت در هیأت مدیره‌ی صندوق خیریه‌ی فاطمه‌ی زهرا در روستای کاهه استعفا می‌دهد. دست‌نویسِ استعفانامه‌ی او ضمیمه شده است.


استعفای شریعتی از عضویت در هیأت مدیره‌ی صندوق خیریه‌

انتشار کتاب‌های شریعتی با نام‌های مستعار

انتشار کتاب‌های شریعتی با نام‌های مستعار

۱۳۵۷ - ۱۳۵۳

به ادامه مطلب رجوع کنید

 انتشار کتاب‌های شریعتی با نام‌های مستعار

ادامه نوشته