دفترچه‌ی شصت‌برگِ «نوری»  یکی از دفترچه‌های یادداشتِ شریعتی.   

شریعتی گفته است که از «سقف، نظم، و تکرار» بیزار است. این خصوصیتِ روحی و نیز شرایط بیرونیِ زیستش هیچ‌گاه فرصت استقرار را به او نمی‌داده است. در نتیجه برای نوشتن و خلق کردنش هیچ مراسم و سلسله‌مراتبی وجود نداشته است. اتاق کار، خانه‌ی اقوام، روستا، هر کدام می‌توانستند خلوتی باشند برای نوشتن. شریعتی بر هر کاغذ و دفتری که می‌یافت در هر گوشه و کناری می‌نوشت. این بی‌نظمی را در شکلِ نوشتنِ او هم می‌توان دید.
دفترچه‌ی شصت‌برگِ «نوری»دفترچه‌ی شصت‌برگِ «نوری»

تابلوی بودا

این تابلو به ظاهر هدیه‌ای است که از سوی دوستی به تاریخ ذی‌حجهٔ 1349 به شریعتی تقدیم شده است. دوستی که از علاقه و توجه شریعتی به فرهنگ بودیسم و بودا آگاه است. شریعتی خود در نامه‌ای نوشته است: «شده‌ام دورگه‌ای که یک رگم به هند می‌رود و یک رگم به سینا و حرا و دلم پوشیده در بنارس می‌تپد و عقلم در مدینه بومی شده است و به طواف کعبه مشغول است.»

در پشت این تابلو می‌خوانیم:

«تقدیم به: دکتر علی شریعتی که بسوی معراج محمد، از نیستان مولانا، غربت پرومته، خودی اقبال، عقل سُرخ سهروردی، سفر روحانی ارداویراف، بهشت دانته، تنهائی هایدگر، آزادی وجودی سارتر، انسان کامل عین‌القضاة، ابرمرد نیچه، دار حلاج، انسان تمام مارکس، باغ مزدک، اتوپیای افلاطون، سیمرغ عطار، سینای موسی، مُنای ابراهیم، آسمان عیسی، جابلسای اساطیر، هفت شهر تصوف، آکادمیای فلسفه، معاد مذهب، ربذهٔ ابوذر، کربلای شهادت، نخلستان علی و نیروانای بودا را گذر کرده است. فاطمه علوی‌نژاد – ذی‌حجه 1349»

این متن با نام فاطمه علوی‌نژاد امضا شده است. نامی بی‌تردید استعاری. 1349 سال سفر شریعتی است به حج. و ای بسا از همین رو تاریخ ذی حجه نیز ذکر شده است. آیا ممکن است این متن توسط شخص شریعتی بر پشت این تابلوی اهدایی نوشته شده باشد؟ فاطمه علوی‌نژادْ خودِ او نیست؟


تابلوی بوداتابلوی بودا